شاعرانه هایی آرام ، در پائیزی ابدی

وبلاگ رسمی اشعار مریم صالحی (مانا)

شاعرانه هایی آرام ، در پائیزی ابدی

وبلاگ رسمی اشعار مریم صالحی (مانا)

صد و پنجاه و شش


همه می گوبند

خلاصه نویسی مهم است !

و من

 در تمام فلش کارت هایم

لبخند تو را حک می کنم 

 

           "مانا"


صد و پنجاه و پنج


می خواهند از زندگی مان

 یک سریال نود قسمتی بسازند

تمام سکانس هایش می شود :

آغوش تو و لبخند من :)

 

             "مانا"


صد و پنجاه و چهار


همین دو بالش یا سایه های روی دیوار

 چقدر نقش بازی کنند

 بودنت را ؟؟

 

          "مانا"


صد و پنجاه و دو


رفتن را نمی شود بی حس کرد؟

جای خالی ات

بدجور درد می کند

 

               "مانا"


صد و پنجاه و سه


اینکه لبخندم به لبخند تو بسته باشه و

روزامون با همدیگه قشنگ بشه

اینکه هم نفس بشیم برای هم

نبینیم همو،دلامون تنگ بشه

اینکه من برای تو ، تو مال من

زندگی رو عاشقونه بسازیم

اینکه هر ثانیه و هر شب و روز

واسه آغوشت بهونه بسازیم

اینکه دلخور شم و هی ناز بکشی

شب تا صبح دست روی موهام بکشی

اینکه آروم دم گوش تو بگم

می میرم اگه یه وقتی نباشی

اینکه شب تو آغوشت به خواب برم

با وجودت قلب من آروم بشه

اینکه صبح تو آغوشت چشم باز کنم

"صبح بخیرت" همه ی دنیام بشه

اینکه هی صدات کنم ، جواب بدی

بگی جون دل من نازنینم

ته دل ذوق کنم از داشتنت و

دوباره صدات کنم ، مهربونم؟

اینکه بی دلیل ، یهو ، یواشکی

بشینه روی لبم بوسه ی تو

اینکه محو خنده هام بشی و من

بخونم از تو چشات عاشقیو

اگه ما کنار همدیگه باشیم

زندگی مون پر میشه از خاطره

روزامون لحظه هامون ثانیه ها

میدونم اینا رو یادت نمیره

میدونم برای هم ساخته شدیم

اینو از چشمای تو من میخونم

تو بخوای، تا آخرش من باهاتم

تو بخوای ، تا آخرش من میمونم 

 

               "مانا"


صد و پنجاه و یک


موهایم را شانه

ناز انگشتانت باشد

جنون

کمترین حقم می شود

 

           "مانا"


صد و پنجاه


دکتر بالا بودن قندم را هشدار داد

و من

بر لبانت بر چسب می زنم :

ممنوع

 

              "مانا"


صد و چهل و نه


نگاهت بارانی است !!

و رنگین کمان را

روی تنم احساس میکنم 

 

         "مانا"


صد و چهل و هشت


حالا

نوبت توست که چشم بگذاری !!

راستی

دستانت باز باشد لطفا :)

 

            "مانا"