شاعرانه هایی آرام ، در پائیزی ابدی

وبلاگ رسمی اشعار مریم صالحی (مانا)

شاعرانه هایی آرام ، در پائیزی ابدی

وبلاگ رسمی اشعار مریم صالحی (مانا)

صد و شصت و یک


زندگی خلاصه میشه تو طنین خنده هات

تو صدای گرمتو نوازش دوتا چشات

زندگی خلاصه می شه توی گرمای تنت

تو حصار دستتو شیرینی اون بوسه هات

زندگی یعنی برام شعر بخونی نگات کنم

لمس آرامش شب با لحن آروم صدات

شیطنت کنم تو محکم بغلم کنی یهو

بدونی می میرم آخه واسه نوازشات

زندگی یعنی که شب صبح بشه و با هم باشیم

روز و آغاز بکنیم با هرم داغ نفسات

دست تو دست همدیگه قدم زنان حرف بزنیم

فقط از خوشبختی با تو بودن بگم برات

زندگی یعنی خود تو ، حس خوب ِ بودنت

خوندن دوستت دارم از تو نوازش نگات

زندگی یعنی همین بودن ما کنار هم 

خنده های راستکیم ، خوب شدن حال و هوات

اینکه هر ثانیه هم به یاد همدیگه باشیم

مطمئن باشی می مونم تو تموم لحظه هات

 

                     "مانا"


صد و شصت


در آغوشم بگیر اکنون

که تنها من بمانم در میان بازوانت

و ردی از نگاهت روی اندامم زند نقش

نماند بین لبهامان جدایی

نشیند بوسه هایی داغ و بی وقفه دمادم

و دستانت زند پرسه میان بازوانم

هوا ابری است

در آغوشم بگیر تنگ تر

که غرق در خنده چشمم شوی تو

که مست از عطر آغوشت شوم من

و ناگه باد پاییزی بپیچد لا به لای گیسوانم

و دیگر هیچ تاب و قراری نماند در دل آشفته تو

 و با هر قطره باران لبانت

نشاند مهر دلتنگی هزاران بر لبانم

نگاهت در نگاهم بی قرار و دلم بی تاب گرمای تنت است

در آغوشم بگیر اکنون

 

                "مانا"


صد و پنجاه و نه


آرامم که می کند ، هیچ

به گمانم اعتیاد پیدا کرده ام

باید

دُز صدایت را کم کنم 

 

              "مانا"


صد و پنجاه و هشت


نگاهمان در هم گره می خورد

 انگشتانمان نیز !

و اندکی بعد

 لب هایمان

سر نخ را فراموش کن !

بعضی گره ها ، باید کور بمانند 

 

          "مانا"


صد و پنجاه و هفت


دوستم داری

یکی از رو ...

یکی از زیر ...

خیال دوست داشتنت را می بافم !

به گمانت اندازه ام می شود ؟ 

 

              "مانا"