شاعرانه هایی آرام ، در پائیزی ابدی

وبلاگ رسمی اشعار مریم صالحی (مانا)

شاعرانه هایی آرام ، در پائیزی ابدی

وبلاگ رسمی اشعار مریم صالحی (مانا)

دویست و پنجاه و هشت ... قسمت پنجم .


باران

به چشم خواهری

مرد جذابی است

که همیشه بوی خوب می دهد


+ مریم احمدی



+ روز شعر و ادب پارسی ... 

پیش دانشگاهی بودم که سریال شهریار از تلویزیون پخش میشد ... اونقدر برام جذاب بود که باعث شد تصویرم از شهریار فقط همون شعر "علی ای همای رحمت" نباشه ... و غزل هاش رو با حال و هوای دیگه بخونم ... با یک ته مایه ای از سوز و فراق عاشقانه ... 


دامن مکش به ناز ، که هجران کشیده ام

نازم بکش که ناز رقیبان کشیده ام

شاید چو یوسفم بنوازد عزیز مصر

پاداش ذلتی که به زندان کشیده ام

از سیل اشک شوق دو چشمم معاف دار

کز این دو چشمه آب فراوان کشیده ام

جانا سری به دوشم و دستی به دل گذار

آخر غمت به دوش دل و جان کشیده ام .....


حتی یادمه این غزل رو داشتم حفظ می کردم ... به سالای آخر عمرش ، مخصوصا به اواخر دهه پنجاه کار ندارم ... تصویر من از شهریار، فقط برمیگرده به دوران جوونی اش ... 

++ در مورد هوا چیزی نمی تونم بنویسم ، جز یک "لبخند" ...

+++ فعلا کارای مهم تری دارم ... امیدوارم سال بعد بتونم ...