شش ساله بودم
که عاشق زنی شدم
که بیست و سه سال از من بزرگتر بود
همگان او را
مادرم می انگاشتند
پنجاه و سه ساله بودم که عاشق زنی شدم
که بیست و سه سال از من کوچکتر بود
همگان مرا
پدرش می پنداشتند
من در بند دل بودم
و دیگران اسیر خیالات باطل
+ چوکاش لوبین
+ هوا محشر شده بود ... عالی ... مخصوصا نصفه شب اگه بیدار شی و صدای قطره هاش رو به لبه فلزی پنجره بشنوی
++ "دیشب همین موقع" ... " امین حبیبی " ...