همه شوقم این است
که نگاهت را باز بسپرم در یادم!
طعم لبخندت را
گرمی دستت را
چشم مشتاقت را
نبرم از یادم
من سراپا همه چشم
سایه ات را دیدم
که گذر کرد به آهستگی از کوچه ی بن بست خیال
دل بی تاب من از سینه برون زد ناگاه
تا توانست دوید
رد پایت را دید
رفته بودی اما
عطر نیلوفر و ناز
باز در کوچه ی بن بست خیالم پیچید..
"مانا"