همه آشفتگی ام از این است
که چه سان ساده گذر کرد،دلت!!
ناله هایم را دید
لرزش دستانم
بی خبر از من و اندوه درونم، ناگاه
باز کرد آن گره کور محبت را،آه!
دل من سخت شکست
دست و پایش لرزید
و خودم می دانم
دلک ساده و سرخورده ی من
دیگر اما ، هرگز
به کلامی و نگاهی
نخواهد خندید
"مانا"