تمام تلاشش را کرد
تا خندیدن را دوباره به خاطرم آورد
اما خودش هم خندیدن،فراموشش شد
کمالی نداشتم که به او بدهم
اما چه می شود کرد؟
هم نشین بودم دیگر
"مانا"