من
تو
مزرعه ی آفتاب گردان
ظهر گرم تابستان
خنکای لبانت
گونه های گر گرفته ام
خندیدنم
عاشقانه، محو تماشا شدنت
باز هم بگویم؟
یا هنوز هم سر حرفت هستی که برایت غریبه ام؟
"مانا"