شاعرانه هایی آرام ، در پائیزی ابدی

وبلاگ رسمی اشعار مریم صالحی (مانا)

شاعرانه هایی آرام ، در پائیزی ابدی

وبلاگ رسمی اشعار مریم صالحی (مانا)

نود و هشت


صدای نم نم باران

بر پیکر بی جان پنجره

ملودی دل گیری در یک غروب حزن انگیز بهاری

بر گوشهایم تحمیل کرد

نمی دانم چرا هنوز هم در مخیله ام نمی گنجد

که باید در بهار شکوفه کرد!

من که فصل فصل زندگی ام

جز رنگ طلایی پاییز ، رنگ دگری به خود ندیده

باران می بارد

 چکه چکه!

بر تار و پود غبار گرفته ی پنجره کوچک خانه مان

و برایم سوال است

که چگونه می توانیم تفکرات باطل ذهن مان را

با روکشی از یک ژست روشن فکرانه

بپوشانیم ...!!!

توسط یک فنجان ، قهوه تلخ!

و یا چرا قتل یک آرزو

 یک عشق

یا قتل یک "خواستن" را

در جدال نابرابر بین عقل و احساس

"قتل" نمی دانیم!!

هنوز هم باران می بارد

گوش کن!

سکوتی سنگین از اعتصاب واژه ها

و صدای معترض زاغکی سیه چرده

 به گوش می رسد

نکند خبری شوم انتظارم را می کشد؟

دست هایم !

یخ زده اند فهمیدم!

جای دستانت خالی است

پس بگو چرا از سر شب خلق من تنگ است

 

             "مانا"