شاعرانه هایی آرام ، در پائیزی ابدی

وبلاگ رسمی اشعار مریم صالحی (مانا)

شاعرانه هایی آرام ، در پائیزی ابدی

وبلاگ رسمی اشعار مریم صالحی (مانا)

صد و نود و سه


شاید من و تو

روزی از کنار هم گذشته ایم

کسی چه می داند !!

مثلا در همان چهارراهی که ، کنارش گلفروشی است

شاید ناخودآگاه به هم تنه زده باشیم و با شرمندگی از هم عذرخواهی کرده باشیم

یا در مترو حتی

انگار کرده ای خسته ام و جایت را به من بدهی

شاید من و تو

پیش از این ، بارها و بارها از کنار هم گذشته باشیم

بی آنکه بدانم نامت چیست

یا آنکه از تمام کتاب های دنیا کدام را بیشتر خوانده ای

قدم زدن زیر باران را ترجیح می دهی یا با چتر

یا بیشتر دوست داری از پشت پنجره یک ساختمان بلند نظاره گرش باشی

و حتی نمی دانستم که ممکن است گاهی در ماشین به جای ضبط ، رادیو گوش دهی

شاید من و تو

در یک عصر سه شنبه پاییزی از کنار هم گذشته باشیم

و من اصلا خبردار نشوم که سرت به شدت درد می کند

و حتی گوشه پلک راستت گاهی می پرد

می دانی؟

اینکه شاید دقیقه ها ، کنار هم ، روی صندلی سینما نشسته باشیم ، بی آنکه بدانیم 

فاجعه است !!!!

یادم باشد وقتی خواستم دفعه بعد در پیاده رو از کسی ساعت بپرسم

خوب چهره اش را در خاطر بسپارم

شاید من و تو

در یک کوچه تاریک از کنار هم گذشته باشیم

و من حتی به مخیله ام هم خطور نکند که آهنگ مورد علاقه تو

همان است که من روز و شبم را با آن می گذرانم

و به هیچ وجه ، ندانم ... دلت تنگ شده است !!

شاید من و تو

روزی از کنار هم گذشته ایم

کسی چه می داند !!

اما ...

لطفا دفعه بعد 

آن کراواتی که برای تولدت خریده بودم را ببند .....

 

                      "مانا"